صبر بر لقاى پروردگار

منبع:ساغر سحر

لینک به متن کتاب

هم آنان که بر طلب وجه پروردگارشان شکیبایى نمودند.(1)

اگر دعوت نبود، در جانت طلب بود، طلب کمال، طلب جمال و جلال. حال دعوت همه آمده، امکان ندارد آن که در کمون جانت عشق خود را آفرید و از بیرون این همه، پیامبر عزیز خود را به دعوتت فرستاد، در به رویت بربندد! بنا بر این، رهسپار این راه باش که راه دیگرى ندارى. هم اکنون که سرِ او دارى، باز جاذب اوست و اگر او نمى‏خواست، تو رو به این سو نمى‏کردى:

 اى دل اگر نخواندت، ره نبرى به کوى او  بى‏قدمش کجا توان ره ببرى به سوى او؟
 گر نروى به سوى او، راست بگو کجا روى؟  هر طرفى که رو کنى، ملک وى است و کوى او

و بازت این وعده که:

آنان که در ما کوشیدند، همانا به راه‏هاى خود، هدایتشان مى‏کنیم.(2)

و دگر باز این وعده که:

هر آن کس امید به لقاى پروردگار دارد، اعمالش را نیک کند و چیزى را شریک پروردگار نسازد.(3)


1. وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغآءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ. سوره رعد، آیه 22.

2. وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا. سوره عنکبوت، آیه 69.

3. فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقآءَ رَبِّه فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحًا وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهآ أَحَدًا. سوره کهف، آیه 110.

(27)

دیگر چه مى‏خواهى؟ رو به سوى او کن، هر چند هنوز لذّت وصال کام جانت را ننواخته:

 روى تو کس ندید و هزارت رقیب هست  در غنچه‏اى هنوز و صدت عندلیب هست
 گر آمدم به کوى تو چندان غریب نیست  چون من در این دیار، هزارت غریب هست
 هرچند دورم از تو که دور از تو کس مباد  لیکن امید وصل توام عن قریب هست
 عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد؟  اى خواجه درد نیست، وگرنه طبیب هست

(حافظ)

خداوند، درد عشقش را در جان ما لحظه به لحظه بیش فرماید و جان ما را با آن درد خو دهد که سلامتى از این درد، بدترین درد است:

 الهى سینه‏اى ده درد پرورد  درون درد و برون درد و همه درد
 الهى سینه‏اى درد آشنا ده  غم از هر دل که بستانى به ما ده

(وحشى بافقى)

بنگر تا براى اهداف این جهانى چند رنج برى؛ دوازده سال تا گرفتن دیپلم و شانزده سال تا اخذ لیسانس و براى گرفتن یک تخصّص، سى سال. اگر یک عمر طبیعى را شصت سال تصوّر نمایى، نیمى براى نیم دیگر که پایه نیمه دوم هم بر وهم و پندار است، و خوش سرود مرحوم شهریار:

(28)

 تبه کردم جوانى تا کنم خوش زندگانى را  تبه شد زندگانى چون تبه کردم جوانى را

و جالب آن که پایان هر هدف این جهانى، تهیدستى و فناست. تو اى عزیز! بالاترین هدف‏هاى عالم هستى را در نظر دارى؟ «لقاء اللّه‏» و دانى که او غایتِ آمال عارفین است و حال بیندیش که زحمت وصول به هر هدفى، در خور آن هدف است:

خداوند، اجر نیکوکاران را ضایع نمى‏سازد.(1)

 عتاب یار پرى چهره عاشقانه بکش  که یک کرشمه تلافى صد جفا بکند
 دلا بسوز که سوز تو کارها بکند  دعاى نیم شبى دفع صد بلا بکند
 طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق، لیک  چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

(حافظ)

 


1. إِنَّ اللّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ. سوره توبه، آیه 120.

(29)